اما امروزه اوضاع به کلی متفاوت است. نوشت افزار بچهها با تصاویر متعدد و رنگارنگی تزیین شده است و در این تزیین شدن، غلبه بر شخصیتهایی است که از انیمیشنهای کودکان و یا کتابهای قصه خارجی وام گرفته شده است، آن هم انیمیشن هایی که بیشترین تأثیر را بر مخاطب داشته اند؛ شخصیتهایی همچون «انگری بردز»، «بن تن»، «سیندرلا»، «پلنگ صورتی»، «لاک پشتهای نینجا» و دهها شخصیت دیگری که در دنیای کودکان ایرانی جزو چهرههای محبوب هستند و دامنه این تأثیر تا آنجاست که بچهها ترجیح میدهند، از میان خیل این شخصیتهای رنگارنگ، آنهایی را انتخاب کنند که بیشتر دوست دارند.
یادم هست چند سال پیش در گذر از یک فروشگاه نوشت افزار در مشهد، با دفترهایی روبهرو شدم که جلد آنها به جای اینکه جولانگاه بن تن و دوستانش باشد، با تصاویری از مشاهیر ایرانی تزیین شده بود. از این حرکت کیف کردم و تا جایی که یادم هست، همان زمان هم برای این حرکت خوب که البته در حجم کم انجام شده بود، مطلبی نوشتم.
از آن زمان تا همین امروز که این نوشته را مینویسم، اوضاع متفاوت شده است و افراد بیشتری به این فکر افتاده اند که کودکان ایرانی میتوانند نوشت افزاری داشته باشند که متناسب با فرهنگ خودشان باشد؛ چون کودکان ایرانی با قبیله «لاک پشتهای نینجا» و «سیندرلا» نسبتی ندارند و اگر به سمت و سوی این شخصیتها کشیده شده اند، از سر بیبرنامگی دستگاههای عریض و طویل فرهنگی این کشور بوده است که هر ساله بودجههای هنگفتی را میبلعند، اما هنوز نتوانستهاند کاری اساسی انجام دهند. حرکتهایی که در این زمینه شده، به دست افراد خوش ذوقی انجام شده که ضرورت این تغییر روش را درک کردهاند و حالا تعداد آنها بیشتر شده است.
بیشتر شدن تعداد آنهایی که نوشت افزار با تصاویر ایرانی همچون مشاهیر ایرانی، شهدای هسته ای و... تولید میکنند، نشان از این دارد که مشتری به این اتفاق واکنش خوب نشان داده است و این به قول شاعر، جای شکر و شکایت دارد. شکر به این خاطر که کمتر بیننده شخصیتهای بیهویت و خیالی خارجی بر قلم و دفتر و کیف کودکان سرزمینمان خواهیم بود و جای شکایت به این خاطر که چرا ما نتوانستهایم انیمیشنها و فیلمهایی تولید کنیم که در این گونه مواقع به کمک کودکان ما بیایند. فراموش نکنید اگر انتخاب با کودکانمان باشد، باز هم آنها سراغ شخصیتهایی خواهند رفت که آنها را بارها و بارها بر صفحه جعبه جادو دیده اند و با این شخصیتها خاطره دارند، نه شخصیت هایی که تنها نامی از آنها شنیدهاند.
کوتاه سخن یادآوری این مطلب بود که حالا در آستانه سال جدید تحصیلی باز هم نیاز است تا من و شما به عنوان پدر و مادر سری به بازار بزنیم تا لوازم مورد نیاز سال جدید کودکانمان را تهیه کنیم و چه بهتر این خرید از کالاهایی باشد که رنگ و بویی از سرزمین خودمان را دارند. سرزمینی که تمدن چند هزار ساله اش را همیشه با آب و تاب برای دیگران بازگو میکنیم، اما در عمل، آنها هستند که با برنامه ریزی خوبشان و با خلأ سوء مدیریت فرهنگی برای ما تصمیم میگیرند، محصولات فرهنگی تولید میکنند و در کاسه ای میگذارند که خودمان با این همه ادعا نتوانستهایم گوشهای از آن را هم پر کنیم.
نظر شما